سوشیارسوشیار، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه سن داره

سوشیار

یه ماه و سه روز

ساعت یک و نیم بعد از نصف شبه... این شبا رو من و تو و گاهی وقتا هم بابایی باهم کنار می گذرونیم... شبایی که گرچه برامون سخت می گذره اما تکرار نشدنیه... الان تو رو روی پام گذاشتم و تکونت می دم تا خوابت به هم نخوره... تو تاریک روشن اتاق نشستم و برات می نویسم... نمی دونم کی اینا رو خودت می خونی اما هر وقت که شد می خوام بدونی که عشق مامان! عاشششششششششششقتم... ممنون که کنارم هستی... ممنون که پسر من شدی... ممنون که این عشق رو بازم به یادم آوردی... راستی بیدار که شدی یواشتر... داداشی خوابیده ها... واااااااااای... من چقدر عاشق جفتتون هستم... (راستی اگه از جام بلن شم ممکنه بیدار بشی... عکسای جدیدت هنوز تو دوربینه... فردا اگه فرص...
27 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سوشیار می باشد