آخرین روزبهار93
زوصال تو خمـــــــارم سر مخلوق نــــــدارم چو تورا صید و شکارم چه کنم تیرو کمان را روزبه روز قشنگتر و دلربا تر می شی نفسک ما، چند روزی بود گردنت درد می کرد اما امروز خیلی بهتری، همیشه یادت باشه مامان هممممممممممممیشه کنارته... شب و روز به فکرته... من و بابائی عاشششششششششششقتیم. عاشق اون حرفای غن غونی قشنگت... عاشق اون خنده های بلندت، عاشق نگاههای آشنات...همیشه خوب باش عزیزکم! همیشه سبز باش! ...
نویسنده :
مامان دو ستاره
18:54
اولین کالسکه سواری به همراه داداشی، سد ساحلی، جمعه 23خرداد
یه روز بارونی و خنک و بی نهایت دلچسب برای بابایی و مامانی، کنار دو ستاره بی نظیر زندگیمون. درست همون جایی که اولین قول و قرارهای سفر قشنگ زندگی رو باهم گذاشتیم. دوسِتون داریم بی نهااااااااااااااااااااااااااااااااااااایت. ...
نویسنده :
مامان دو ستاره
10:48
دوماهگی ات مبارک نفسک ما
سوشیار در گشت و گذار
اولین گردش چهار نفره
تو امروز یه پسر فوق العاده خوب بودی و اصلا گریه نکردی، تمام راه تا نیمه های راه کوه یا خوابیدی یا این ور و اون ورو نگاه کردی... ما سه تا عاشششششقتیم عزیز دل! ...
نویسنده :
مامان دو ستاره
21:41
من دیگه کم کم دارم پسر خوبی می شم.
دردای کولیکی تموم شده و فقط بدخوابی های شبونه گاه و بیگاه بهت سر می زنه و خنده های قشنگت ما رو از همیشه بیشتر عاشقت می کنه. ...
نویسنده :
مامان دو ستاره
17:08
این پست رو داداشی برات نوشته
fytyfwqytrtruytfفتفغلتلغفلتا فصغ6فع7صفعصغفلصعغفعص غفاصنتاصانتصامصانصاصوا نضصهنغصضاعغسصعنغص هتنتنتتتخذهرمتخذعرتر66669عغ787غ87بغ98بب8اعغب9لهع9خعتخخختحهتحخهی خهت0هئهخالل9هالح0اهاجل-هااعهغاخع897ع8خهع09خ89098098990890989809988989خ809ب808ب9809لرغالاغتلغتارلللللللللللللللللغعفغعفغع همتعحهزطعتحهیعحخیبهنحخهحخهختحکف675قق یقفیقفبلیقفبلرلللررررذددذکخ لذرلبغفففعغعفعغف8فعغغ78ع6767غ8لع8غبغفبغف ...
نویسنده :
مامان دو ستاره
17:03
از تو برای تو2
سلام نفسک مامان! مامان داره با یه دست برات می نویسه اخه یه دستش به ننوی توئه و یه سره تکونت می ده اخه اگه یه لحظه ننو از حرکت وایسه بیدار می شی و برای خوابوندن دوباره ات باید باباتو بیدار کنم تا تو پتو بخوابونیمت... این شبا تا ساعت چهار صبح نمی خوابی... یعنی فقط باید تو ننو تکونت بدم که بخوابی.... به خاطر همین من و تو کوچ کردیم به هال و جلو تی وی. الهی مامان قربون اون خنده های تو خوابت... ساعت 1:10 دقیقه صب بود که بعد از اینکه شیرتو خوردی، گردن بلن کردی و سرتو صاف نگه داشتی... مامان قربونت بره... تو داری روز به روز بزرگتر و شیرینتر می شی و من و بابایی با همه بیخوابی ها و خستگی ها، با تمام وجود عاشقتیم. داداش کوچولو و مهربونت ه...
نویسنده :
مامان دو ستاره
3:04